هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

هدف گذاری به روش اسمارت با مثال و چک لیست

هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

سلام به همراهان دوره ساز امیدوارم از مطالب هدف‌گذاری کلی ایده و انرژی گرفته باشید. امروز می‌خواهیم  به یکی از معروف‌ترین و کاربردی‌ترین روش‌های هدف‌گذاری، یعنی هدف‌گذاری به روش اسمارت (SMART) نگاه کنیم. 

 

تا حالا شده به این فکر کنید که چقدر رویاهاتون با شما فاصله دارن؟ یا اینکه چطور می‌شه مسیر رسیدن به اونها رو هموارتر و سریع‌تر طی کرد؟ همه‌مون آرزوهای کوچیک و بزرگی تو سر داریم؛ از یادگرفتن یه مهارت جدید و سفر به دور دنیا گرفته تا راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی‌مون و ساختن یه زندگی ایده‌آل. اما سوال اینجاست که چطور این رویاها رو به اهداف قابل دسترس تبدیل کنیم و از مسیر رسیدن بهشون لذت ببریم؟ جواب ساده‌تر از اونیه که فکرش رو می‌کنید: هدف‌گذاری هوشمندانه یا همون هدف‌گذاری به روش اسمارت (SMART).

 

 خیلی‌ها فکر می‌کنن هدف‌گذاری یه کار پیچیده و وقت‌گیره و ترجیح می‌دن "هرچه پیش آید خوش آید" زندگی کنن. اما بذارید چندتا دلیل محکم بیارم که چرا هدف‌گذاری، به‌خصوص با رویکردهای اثبات‌شده‌، می‌تونه زندگی‌مون رو متحول کنه:

  • ایجاد شفافیت و تمرکز: وقتی هدف مشخصی دارید، دقیقاً می‌دونید چی می‌خواید و انرژی‌تون رو روی کارهای مهم متمرکز می‌کنید. دیگه از این شاخه به اون شاخه نمی‌پرید و وقتتون تلف نمی‌شه.
  • افزایش انگیزه: دیدن پیشرفت و نزدیک شدن به هدف، مثل یه سوخت جت برای انگیزه‌مونه. هر قدم کوچیکی که برمی‌داریم، ما رو برای قدم‌های بزرگ‌تر تشویق می‌کنه.
  • امکان اندازه‌گیری پیشرفت: هدف‌گذاری به ما این امکان رو می‌ده که بفهمیم چقدر به مقصد نزدیک شدیم و آیا در مسیر درست هستیم یا نه. مثل کیلومترشمار ماشین که بهمون میگه چقدر راه اومدیم و چقدر مونده.
  • تصمیم‌گیری بهتر: وقتی اهداف روشنی داریم، تصمیم‌گیری‌ها هم ساده‌تر می‌شن. کافیه از خودمون بپرسیم: "آیا این کار من رو به هدفم نزدیک‌تر می‌کنه؟"
  • افزایش اعتماد به نفس: رسیدن به اهداف، حتی اهداف کوچیک، حس موفقیت و توانمندی رو در ما تقویت می‌کنه و باعث می‌شه با اعتماد به نفس بیشتری سراغ چالش‌های بزرگ‌تر بریم.
  • مدیریت بهتر زمان و منابع: با هدف‌گذاری می‌تونیم اولویت‌بندی کنیم و زمان، انرژی و منابعمون رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنیم.

پس می‌بینید که هدف‌گذاری فقط یه کار فانتزی نیست، بلکه یه ضرورت برای رشد و موفقیته. حالا که به اهمیتش پی بردیم، بریم سراغ اصل مطلب و با معروف‌ترین و کاربردی‌ترین فریم‌ورک‌های هدف‌گذاری، از جمله روش اسمارت (SMART) که سنگ بنای خیلی از موفقیت‌هاست، آشنا بشیم.

 

 

هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

 

معرفی جامع انواع روش‌ها و فریم‌ورک‌های هدف‌گذاری

دنیای هدف‌گذاری پر از روش‌ها و مدل‌های مختلفه. هرکدوم از این روش‌ها ویژگی‌ها و کاربردهای خاص خودشون رو دارن. مهم اینه که باهاشون آشنا بشیم و ببینیم کدوم یکی بیشتر به درد ما می‌خوره. بیاین با هم سفری به این دنیای جذاب داشته باشیم!

۱. مدل SMART (هوشمند): سنگ بنای هدف‌گذاری مؤثر

احتمالاً اسم این مدل به گوشتون خورده. این مدل یکی از قدیمی‌ترین، معروف‌ترین و در عین حال کاربردی‌ترین روش‌ها برای تعریف اهدافه. اسمارت (SMART) مخفف پنج کلمه‌ست که هر کدوم یک جنبه مهم از یک هدف خوب رو توصیف می‌کنن:

 

  • S - Specific (مشخص و دقیق): هدف شما باید کاملاً واضح و روشن باشه. به جای اینکه بگید "می‌خوام سالم‌تر باشم"، با استفاده از اصل "مشخص بودن" در این روش بگید "می‌خوام سه روز در هفته، هر بار ۳۰ دقیقه پیاده‌روی کنم و مصرف فست‌فودم رو به یک بار در ماه کاهش بدم." ببینید چقدر دقیق‌تر شد؟
    • برای مشخص کردن هدف از خودتون بپرسید:
      • دقیقاً چی می‌خوام به دست بیارم؟
      • چرا این هدف برام مهمه؟
      • چه کسانی درگیر این هدف هستن؟
      • کجا قراره این هدف محقق بشه؟
      • چه منابع یا محدودیت‌هایی دارم؟

         

  • M - Measurable (قابل اندازه‌گیری): باید بتونید پیشرفتتون رو در مسیر رسیدن به هدف اندازه‌گیری کنید. اگه هدف قابل اندازه‌گیری نباشه، از کجا می‌فهمید چقدر بهش نزدیک شدید یا اصلاً بهش رسیدید؟ این یکی از قدرت‌های این روش است. مثلاً به جای "می‌خوام فروش رو افزایش بدم"، بگید "می‌خوام فروش رو در سه ماه آینده ۱۵ درصد افزایش بدم."
    • برای قابل اندازه‌گیری کردن هدف، از خودتون بپرسید:
      • چقدر؟ چه تعداد؟
      • چطور می‌فهمم که به هدفم رسیدم؟
      • شاخص‌های پیشرفت من چی هستن؟

         

  • A - Achievable (قابل دستیابی و واقع‌بینانه): هدفی که تعیین می‌کنید باید با توجه به منابع، توانایی‌ها و محدودیت‌های شما قابل دستیابی باشه. البته این به معنی انتخاب اهداف خیلی ساده نیست! هدف باید چالش‌برانگیز باشه اما نه اونقدر دور از دسترس که باعث ناامیدی بشه. این روش بر واقع‌بینی تاکید دارد.
    • برای واقع‌بینانه کردن هدف، از خودتون بپرسید:
      • چطور می‌تونم به این هدف برسم؟
      • با توجه به محدودیت‌ها (مثل مسائل مالی، زمانی) چقدر این هدف واقع‌بینانه است؟
      • آیا مهارت‌ها و منابع لازم رو دارم؟ اگه نه، چطور می‌تونم به دستشون بیارم؟

         

  • R - Relevant (مرتبط و هم‌راستا): هدفی که انتخاب می‌کنید باید با ارزش‌ها، نیازها و اهداف بلندمدت شما هم‌راستا باشه. آیا این هدف واقعاً برای شما مهمه و به مسیری که برای زندگی یا کسب‌وکارتون در نظر گرفتید کمک می‌کنه؟ اهداف انتخابی باید به شما و مسیرتان مرتبط باشند.
    • برای مرتبط کردن هدف، از خودتون بپرسید:
      • آیا این هدف ارزشش رو داره؟
      • آیا زمان مناسبی برای این هدف هست؟
      • آیا این هدف با سایر تلاش‌ها و نیازهای من همخوانی داره؟
      • آیا من فرد مناسبی برای رسیدن به این هدف هستم؟

         

  • T - Time-bound (دارای محدوده زمانی مشخص): هر هدفی باید یه ضرب‌الاجل یا تاریخ شروع و پایان داشته باشه. این کار باعث می‌شه احساس فوریت کنید و کارها رو به تعویق نندازید. بدون محدوده زمانی، هدف فقط یه آرزوی مبهمه. این مدل به زمان‌بندی اهمیت ویژه‌ای می‌دهد. مثلاً "تا پایان سال آینده می‌خوام کتابم رو منتشر کنم."
    • برای زمان‌بندی هدف از خودتون بپزسید:
      • کی؟
      • امروز چه کاری می‌تونم انجام بدم؟
      • شش ماه دیگه باید به کجا رسیده باشم؟
      • شش هفته دیگه باید به کجا رسیده باشم؟

مثال برای هدف SMART:

  • هدف مبهم: می‌خوام وب‌سایتم رو بهتر کنم.
  • هدف SMART: می‌خواهم تا پایان سه ماه آینده، با انتشار هفته‌ای دو مقاله باکیفیت و بهینه‌سازی سئوی ۱۰ مقاله قدیمی، ترافیک ارگانیک وب‌سایتم را ۲۰ درصد افزایش دهم. این یک نمونه عالی از کاربرد این رویکرد است.

گاهی اوقات به مدل اسمارت (SMART) دو حرف دیگه هم اضافه می‌کنن و بهش می‌گن SMARTER:

  • E - Evaluated (ارزیابی شده): یعنی در طول مسیر و در پایان، هدف و نتایج رو ارزیابی کنید. آیا نیاز به اصلاح مسیر هست؟

     

  • R - Reviewed/Rewarded (بازبینی شده/پاداش داده شده): یعنی به طور منظم اهدافتون رو بازبینی کنید و در صورت لزوم تغییرشون بدید. همچنین برای رسیدن به اهداف کوچک‌تر در مسیر، به خودتون پاداش بدید.
هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

۲. OKR (Objectives and Key Results) - اهداف و نتایج کلیدی: محبوب غول‌های تکنولوژی

این فریم‌ورک توسط اندی گرو در اینتل پایه‌گذاری شد و بعداً توسط جان دوئر به گوگل معرفی شد و از اون به بعد، شرکت‌های بزرگی مثل لینکدین، توییتر و اوبر هم ازش استفاده کردن. OKR به شما کمک می‌کنه اهداف بلندپروازانه تعیین کنید و نتایج قابل اندازه‌گیری برای رسیدن به اونها مشخص کنید. در حالی که اسمارت (SMART) برای تعریف دقیق اهداف عالیه، OKR به تنظیم اهداف بزرگ و نتایج کلیدی کمک می‌کنه.

یک OKR از دو بخش اصلی تشکیل شده:

  • Objective (هدف): هدف باید چیزی باشه که می‌خواید بهش برسید. باید الهام‌بخش، کیفی، و محدود در زمان (معمولاً فصلی یا سالانه) باشه. هدف باید جاه‌طلبانه باشه، طوری که وقتی بهش فکر می‌کنید، کمی احساس ناراحتی و هیجان بکنید!
    • مثلاً: "ایجاد تجربه‌ای بی‌نظیر برای مشتریان در سه ماهه آینده."
  • Key Results (نتایج کلیدی): نتایج کلیدی، معیارهای کمی و قابل اندازه‌گیری هستن که نشون می‌دن چطور به هدف اصلی می‌رسید. برای هر هدف، معمولاً ۳ تا ۵ نتیجه کلیدی تعریف می‌شه. نتایج کلیدی باید چالش‌برانگیز اما قابل دستیابی باشن.
    • مثلاً برای هدف بالا، نتایج کلیدی می‌تونن اینا باشن:
      • KR1: افزایش امتیاز رضایت مشتری (CSAT) از ۸۰ به ۹۰ درصد.
      • KR2: کاهش زمان پاسخ‌گویی به تیکت‌های پشتیبانی به کمتر از ۲ ساعت.
      • KR3: افزایش نرخ تکرار خرید مشتریان به میزان ۱۵ درصد.

مزایای OKR:

  • تمرکز و همسویی: همه افراد در سازمان می‌دونن اهداف اصلی چی هستن و چطور کار اونها به این اهداف کمک می‌کنه.
  • شفافیت: OKRها معمولاً در کل سازمان به اشتراک گذاشته می‌شن.
  • چابکی: OKRها معمولاً برای دوره‌های کوتاه‌تر (مثلاً فصلی) تنظیم می‌شن که امکان تطبیق سریع با تغییرات رو فراهم می‌کنه.
  • اهداف جاه‌طلبانه (Stretch Goals): OKRها افراد رو تشویق می‌کنن که فراتر از منطقه امن خودشون قدم بردارن. معمولاً رسیدن به ۷۰-۸۰ درصد از نتایج کلیدی هم موفقیت محسوب می‌شه.
  • نکته مهم در OKR: نتایج کلیدی باید "نتیجه" باشن، نه "فعالیت". مثلاً "انتشار ۵ پست وبلاگ" یک فعالیته. نتیجه کلیدی مرتبط با اون می‌تونه "افزایش ۲۰ درصدی ترافیک ورودی از طریق پست‌های وبلاگ" باشه.

۳. BHAG (Big Hairy Audacious Goal) - هدف بزرگ، پشمالو و جسورانه: برای رویاهای خیلی بزرگ!

این اصطلاح توسط جیم کالینز و جری پوراس در کتاب معروف "ساختن برای ماندن" (Built to Last) معرفی شد. BHAG یک هدف بلندمدت (۱۰ تا ۳۰ ساله)، بسیار جاه‌طلبانه و الهام‌بخش برای کل سازمان یا حتی زندگی شخصی شماست. BHAG اونقدر بزرگه که شاید در ابتدا ترسناک به نظر برسه، اما همین بزرگی باعث ایجاد انگیزه و انرژی فوق‌العاده‌ای می‌شه. اهداف اسمارت (SMART) می‌توانند پله‌هایی برای رسیدن به یک BHAG باشند.

ویژگی‌های یک BHAG خوب:

  • بزرگ و جسورانه: باید فراتر از اهداف عادی باشه.
  • روشن و قانع‌کننده: همه باید به راحتی درکش کنن و بهش ایمان بیارن.
  • احساس فوریت ایجاد کنه: با اینکه بلندمدته، باید از همین امروز برای رسیدن بهش تلاش کرد.
  • با ارزش‌های اصلی هم‌راستا باشه.

مثال‌هایی از BHAG شرکت‌های معروف:

  • مایکروسافت (در اوایل کار): "یک کامپیوتر روی هر میز و در هر خانه."
  • ناسا (در دهه ۱۹۶۰): "فرستادن انسان به ماه و بازگرداندن سالم او به زمین تا پایان دهه."
  • آمازون: "تبدیل شدن به مشتری‌محورترین شرکت روی زمین." BHAG مثل یک ستاره قطبی عمل می‌کنه و جهت‌گیری بلندمدت شما رو مشخص می‌کنه. اهداف کوتاه‌مدت‌تر مثل اهداف اسمارت (SMART) و OKR می‌تونن پله‌هایی برای رسیدن به این هدف بزرگ باشن.

۴. WOOP (Wish, Outcome, Obstacle, Plan) - آرزو، نتیجه، مانع، برنامه: قدرت ذهن برای غلبه بر موانع

WOOP یک روش علمی و مبتنی بر روانشناسیه که توسط گابریل اوتینگن، استاد روانشناسی، توسعه داده شده. این روش به شما کمک می‌کنه با استفاده از "تضاد ذهنی" (Mental Contrasting) انگیزه‌تون رو برای رسیدن به اهداف افزایش بدید و برای موانع احتمالی آماده بشید. این روش می‌تواند در کنار روش اسمارت (SMART) برای آمادگی ذهنی استفاده شود.

WOOP از چهار مرحله تشکیل شده:

  • W - Wish (آرزو): مهم‌ترین آرزو یا هدفی که در حال حاضر دارید چیه؟ باید چیزی باشه که واقعاً براتون مهمه و قابل دستیابی (حداقل در تئوری!) باشه. اون رو در چند کلمه بنویسید.
    • مثلاً: "نوشتن اولین رمانم در یک سال آینده."
  • O - Outcome (نتیجه): بهترین نتیجه‌ای که از رسیدن به این آرزو به دست میارید چیه؟ تصور کنید به هدفتون رسیدید. چه احساسی دارید؟ چه اتفاقات خوبی افتاده؟ این نتیجه رو با تمام جزئیات در ذهنتون مجسم کنید.
    • مثلاً: "احساس غرور و موفقیت می‌کنم، کتابم پرفروش می‌شه و می‌تونم با خواننده‌ها ارتباط برقرار کنم."
  • O - Obstacle (مانع): مهم‌ترین مانع درونی که شما رو از رسیدن به این آرزو بازمی‌داره چیه؟ این مانع باید چیزی در درون شما باشه، مثل یک عادت بد، یک باور محدودکننده یا یک احساس. دقیق و صادقانه بهش فکر کنید.
    • مثلاً: "ترس از شکست و انتقاد دیگران، و اینکه فکر می‌کنم به اندازه کافی استعداد ندارم." یا "عادت به اهمال‌کاری و چک کردن مداوم شبکه‌های اجتماعی."
  • P - Plan (برنامه): اگه این مانع پیش اومد، چه کاری انجام می‌دید یا چه فکری می‌کنید تا بر اون غلبه کنید؟ یک برنامه "اگر...آنگاه..." (If...Then...) برای خودتون بنویسید.
    • مثلاً: "اگر احساس کردم می‌ترسم و می‌خوام نوشتن رو متوقف کنم، آنگاه به خودم یادآوری می‌کنم که هر نویسنده بزرگی از یک جایی شروع کرده و فقط برای ۱۵ دقیقه می‌نویسم." یا "اگر وسوسه شدم شبکه‌های اجتماعی رو چک کنم، آنگاه گوشی رو در اتاق دیگه می‌ذارم و تایمر رو برای یک ساعت کار متمرکز تنظیم می‌کنم." WOOP به ما کمک می‌کنه انرژی لازم برای اقدام رو پیدا کنیم و به طور واقع‌بینانه برای چالش‌های مسیر آماده بشیم. این روش به خصوص برای تغییر عادت‌ها و غلبه بر موانع ذهنی خیلی مؤثره.

 

هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

 

۵. HARD Goals - اهداف هارد: با قلب و احساس هدف‌گذاری کنید

مارک مورفی، نویسنده کتاب "اهداف HARD: راز پنهان برای رسیدن به اهداف واقعاً بزرگ"، این مدل رو معرفی کرده. او معتقده که اهداف اسمارت (SMART) بیش از حد منطقی و خشک هستن و احساسات رو در نظر نمی‌گیرن. در حالی که احساسات، موتور محرکه اصلی ما برای رسیدن به اهدافه.

HARD مخفف کلمات زیره:

  • H - Heartfelt (قلبی و احساسی): هدف شما باید عمیقاً با احساسات و ارزش‌های شما گره خورده باشه. باید چیزی باشه که واقعاً از ته دل می‌خوایدش. چرا این هدف اینقدر براتون مهمه؟ چه احساسی بهتون می‌ده؟
  • A - Animated (پویا و زنده): هدف رو در ذهنتون مجسم کنید. اون رو با تمام جزئیات ببینید، بشنوید و احساس کنید. انگار که همین الان بهش رسیدید. این تصویرسازی بهتون انگیزه می‌ده.
  • R - Required (ضروری و لازم): چرا رسیدن به این هدف یک ضرورت مطلقه؟ چه اتفاقی میفته اگه بهش نرسید؟ ایجاد این حس ضرورت، شما رو مجبور به اقدام می‌کنه.
  • D - Difficult (چالش‌برانگیز و دشوار): هدف باید اونقدر بزرگ و دشوار باشه که شما رو از منطقه امنتون خارج کنه و مجبور به رشد و یادگیری بشید. اهداف ساده، انگیزه زیادی ایجاد نمی‌کنن.

تفاوت HARD با اسمارت (SMART):

روش اسمارت (SMART) بیشتر روی "چگونگی" تعریف هدف تمرکز داره، در حالی که HARD روی "چرایی" و ارتباط عاطفی با هدف تاکید می‌کنه. بهترین حالت اینه که از هر دو مدل در کنار هم استفاده کنید. یعنی هدفی که هم با اصول اسمارت (SMART) تعریف شده باشه و هم HARD باشه و از دلتون بیاد.

۶. فریم‌ورک "دایره طلایی" (Golden Circle) - شروع با "چرا"

سایمون سینک در کتاب و سخنرانی معروفش "شروع با چرا" (Start With Why)، مدل دایره طلایی رو معرفی کرد. این مدل بیشتر برای کسب‌وکارها و رهبران الهام‌بخش کاربرد داره، اما می‌تونیم ازش برای هدف‌گذاری شخصی هم استفاده کنیم، حتی وقتی اهداف اسمارت (SMART) خود را تعریف می‌کنیم.

دایره طلایی سه لایه داره:

  • Why (چرا): دلیل اصلی و هدف غایی شما چیه؟ باور و انگیزه بنیادین شما چیه؟ چرا این کار رو انجام می‌دید؟ این "چرا" باید عمیق و احساسی باشه.
  • How (چگونه): چطور می‌خواید به اون "چرا" برسید؟ چه فرآیندها، استراتژی‌ها و ارزش‌های متمایزی دارید؟
  • What (چه چیزی): در نهایت چه محصول، خدمت یا نتیجه‌ای ارائه می‌دید؟ این بیرونی‌ترین لایه و ملموس‌ترین بخش کاره. سینک معتقده که اکثر افراد و سازمان‌ها از بیرون به درون دایره حرکت می‌کنن (یعنی از "چه چیزی" شروع می‌کنن). اما افراد و سازمان‌های موفق و الهام‌بخش، از درون به بیرون حرکت می‌کنن؛ یعنی اول "چرا"ی خودشون رو پیدا می‌کنن و بعد به "چگونه" و "چه چیزی" می‌پردازن. دونستن "چرا"ی اهدافتون، حتی برای اهداف اسمارت (SMART)، بهتون انگیزه و پایداری بیشتری در طول مسیر می‌ده، مخصوصاً وقتی با سختی‌ها و چالش‌ها روبرو می‌شید.

 

هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

 

۷. فریم‌ورک ۴DX (The 4 Disciplines of Execution) - چهار اصل اجرا

این فریم‌ورک که در کتابی به همین نام توسط کریس مک‌چسنی، شان کاوی و جیم هیولینگ معرفی شده، بیشتر برای اجرای استراتژی‌ها در سازمان‌ها کاربرد داره اما اصولش برای هدف‌گذاری فردی هم مفیده، به خصوص در اجرای اهداف اسمارت (SMART). ۴DX بر این باوره که مشکل اصلی، نداشتن استراتژی نیست، بلکه اجرای ضعیف اون استراتژیه.

چهار اصل اجرا عبارتند از:

  1. Focus on the Wildly Important (تمرکز بر اهداف حیاتی مهم): از بین همه کارهایی که "می‌تونید" انجام بدید، روی یک یا دو هدف که "باید" انجام بشن و بیشترین تأثیر رو دارن تمرکز کنید. سعی نکنید همزمان به چند هدف بزرگ برسید.
  2. Act on Lead Measures (اقدام بر اساس شاخص‌های پیشرو): دو نوع شاخص وجود داره: شاخص‌های پسرو (Lag Measures) که نتایج گذشته رو نشون می‌دن (مثل میزان فروش ماه گذشته) و شاخص‌های پیشرو (Lead Measures) که فعالیت‌هایی هستن که می‌تونید کنترلشون کنید و بر شاخص‌های پسرو تأثیر می‌ذارن (مثل تعداد تماس‌های فروش در روز). روی شاخص‌های پیشرو تمرکز کنید چون قابل کنترل و اقدام هستن.
  3. Keep a Compelling Scoreboard (داشتن یک تابلوی امتیازات جذاب): پیشرفتتون رو به شکلی واضح و قابل مشاهده دنبال کنید. این تابلو باید به شما و تیمتون نشون بده که آیا در مسیر برنده شدن هستید یا نه. این کار انگیزه رو بالا می‌بره.
  4. Create a Cadence of Accountability (ایجاد ریتم پاسخگویی): به طور منظم (مثلاً هفتگی) جلسات کوتاهی برای بررسی پیشرفت، گزارش‌دهی و تعهد به اقدامات بعدی داشته باشید. این پاسخگویی باعث می‌شه همه در مسیر باقی بمونن.

کدوم فریم‌ورک برای من مناسب‌تره؟

این سوال جواب یکسانی برای همه نداره. بهترین فریم‌ورک برای شما به عوامل مختلفی بستگی داره:

  • نوع هدف: آیا هدف شما کوتاه‌مدته یا بلندمدت؟ فردیه یا تیمی/سازمانی؟ ساده‌ست یا پیچیده؟
  • شخصیت شما: آیا شما فردی هستید که با ساختار و جزئیات راحت‌تره (که در این صورت روش اسمارت (SMART) عالیه) یا به دنبال الهام و انگیزه عاطفی هستید (HARD)؟
  • محیط شما: آیا در یک سازمان بزرگ با ساختار سلسله مراتبی کار می‌کنید (OKR یا ۴DX ممکنه مناسب باشه) یا به دنبال رشد فردی هستید (WOOP یا اسمارت (SMART) می‌تونه عالی باشه)؟

پیشنهاد من اینه:

  • برای شروع و تعریف اهداف روزمره و کوتاه‌مدت: حتماً از روش اسمارت (SMART) استفاده کنید. این مدل پایه و اساسه و به شما در تعریف اهداف اسمارت کمک شایانی می‌کند.
  • اگه می‌خواید اهداف جاه‌طلبانه‌تری برای خودتون یا تیمتون تعریف کنید و نتایج رو دقیق بسنجید: OKR گزینه فوق‌العاده‌ایه.
  • اگه یه رویای خیلی بزرگ و بلندمدت دارید که می‌خواد جهت کلی زندگی یا کسب‌وکارتون رو مشخص کنه: به فکر تعریف یه BHAG باشید.
  • اگه با موانع ذهنی و اهمال‌کاری دست و پنجه نرم می‌کنید: WOOP می‌تونه بهتون کمک بزرگی بکنه.
  • اگه می‌خواید با قلبتون هدف‌گذاری کنید و ارتباط عمیق‌تری با اهدافتون برقرار کنید: اصول HARD Goals رو در نظر بگیرید.
  • همیشه قبل از هر هدف‌گذاری، از خودتون بپرسید "چرا؟": از اصول دایره طلایی برای پیدا کردن انگیزه اصلی‌تون استفاده کنید.

خیلی وقت‌ها هم می‌تونید از ترکیب این روش‌ها استفاده کنید. مثلاً یک BHAG برای بلندمدت تعریف کنید و بعد با استفاده از OKR و اهداف اسمارت (SMART)، پله‌های رسیدن به اون رو مشخص کنید و با WOOP موانع ذهنی رو برطرف کنید.

 

نکات تکمیلی برای هدف‌گذاری موفقیت‌ آمیز:

  • اهدافتون رو بنویسید: تحقیقات نشون داده افرادی که اهدافشون رو می‌نویسن، شانس بیشتری برای رسیدن به اونها دارن. نوشتن،در  واقع امر، هدف رو ملموس‌تر می‌کنه.
  • اهداف رو به بخش‌های کوچیک‌تر تقسیم کنید: یه هدف بزرگ می‌تونه ترسناک باشه. اون رو به قدم‌های کوچیک و قابل مدیریت تقسیم کنید و برای هر قدم جشن بگیرید.
  • اهدافتون رو در جایی بذارید که همیشه ببینید: روی آینه، صفحه دسکتاپ، یا هرجایی که جلوی چشمتون باشه.
  • به طور منظم پیشرفتتون رو بررسی و ارزیابی کنید: حداقل هفته‌ای یکبار ببینید چقدر پیشرفت کردید و اگه لازمه، مسیرتون رو اصلاح کنید.
  • انعطاف‌پذیر باشید: زندگی پر از اتفاقات غیرمنتظره‌ست. گاهی لازمه اهدافتون رو با شرایط جدید تطبیق بدید.
  • از دیگران کمک و حمایت بگیرید: اهدافتون رو با افرادی که بهشون اعتماد دارید در میون بذارید. اونها می‌تونن مشوق شما باشن یا در مواقع سختی کمکتون کنن. یک "همراه پاسخگویی" (Accountability Partner) پیدا کنید.
  • از شکست نترسید: شکست بخشی از فرآیند یادگیری و رشده. از اشتباهاتتون درس بگیرید و دوباره تلاش کنید.
  • برای رسیدن به موفقیت‌های کوچیک به خودتون پاداش بدید: این کار انگیزه شما رو حفظ می‌کنه.

     

    هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

     

اشتباهات رایج در هدف‌گذاری که باید ازشون دوری کنیم:

  • تعیین اهداف بیش از حد زیاد
  • اهداف مبهم و غیرقابل اندازه‌گیری
  • اهداف غیرواقع‌بینانه
  • نداشتن برنامه عملیاتی
  • فراموش کردن "چرا"ی هدف
  • عدم پیگیری و ارزیابی منظم
  • ترس از شکست و کمال‌گرایی بیش از حد
  • تسلیم شدن زودهنگام

     

مزایا و معایب برنامه‌ریزی به روش اسمارت (SMART)

حالا که کامل با همه فریم ورک های هدف گذاری آشنا شدیم و به خصوص روی روش اسمارت (SMART) تمرکز کردیم، خوبه به مزایا و معایبش هم بیشتر نگاه کنیم. مثل هر روشی در کنار نقاط قوت خودش، دارای محدودیت‌هایی نیز هستش. آشنایی با این موارد به استفاده بهینه کمک میکنه.

مزایا:

  • شفافیت و وضوح (Clarity and Direction): اهداف اسمارت (SMART) با مشخص کردن دقیق آنچه باید انجام شود، ابهام را از بین برده و مسیر روشنی را برای اقدام فراهم می‌کنند. این وضوح به تمرکز بیشتر و درک بهتر از هدف نهایی کمک می‌کند.

     

  • افزایش انگیزه و تعهد (Enhanced Motivation and Commitment): قابل اندازه‌گیری بودن اهداف در روش اسمارت و امکان مشاهده پیشرفت‌های کوچک در طول مسیر، انگیزه را افزایش داده و تعهد به اهداف بلندمدت را تقویت می‌کند.

     

  • بهبود مدیریت زمان و منابع (Improved Time and Resource Management): محدودیت زمانی (Time-bound) در اهداف اسمارت، حس فوریت ایجاد کرده و به مدیریت بهتر زمان کمک می‌کند. همچنین، با مشخص بودن هدف، تخصیص منابع نیز بهینه‌تر صورت می‌گیرد.

     

  • تسهیل مدیریت عملکرد مؤثر (Facilitating Effective Performance Management): اهداف مرتبط (Relevant) با ارزش‌های کلیدی و اهداف گسترده‌تر همسو هستند و معیارهای مناسبی برای ارزیابی عملکرد فراهم می‌کنند، که این از ویژگی‌های بارز برنامه‌ریزی به این شیوه است.

     

  • افزایش احتمال دستیابی به هدف و موفقیت (Optimized Goal Achievement and Success): ترکیب تمام عناصر این روش، مکانیزم قدرتمندی را ایجاد می‌کند که شانس دستیابی موفقیت‌آمیز به اهداف را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

     

  • ارزیابی نقاط قوت و ضعف: فرآیند تعریف اهداف به شما کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود را در رابطه با هدف مورد نظر ارزیابی کنید.

معایب:

  • عدم انعطاف‌پذیری بالقوه (Potential for Limited Flexibility): تأکید این روش بر معیارهای مشخص و از پیش تعیین‌شده می‌تواند منجر به عدم انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات ناگهانی یا فرصت‌های پیش‌بینی‌نشده شود.

     

  • خطر ساده‌سازی بیش از حد (Risk of Over-Simplification): پروژه‌های پیچیده ممکن است نیازمند اهدافی با جزئیات بیشتر باشند که به راحتی قابل کمی‌سازی یا محدود شدن در چارچوب‌های زمانی سفت و سخت نیستند.

     

  • نادیده گرفتن رضایت و توسعه شخصی (Neglect of Personal Satisfaction and Development): تمرکز صرف بر نتایج قابل اندازه‌گیری در اهداف اسمارت ممکن است جنبه‌های کیفی‌تر مانند رضایت شغلی یا فرصت‌های یادگیری و رشد فردی را نادیده بگیرد.

     

  • فشار و استرس ذاتی (Inherent Pressure and Stress): ضرب‌الاجل‌های مشخص و نیاز به دستیابی به اهداف دقیق در روش اسمارت (SMART)، می‌تواند باعث ایجاد فشار و استرس شود، به‌خصوص اگر اهداف به‌درستی تنظیم نشده باشند یا منابع کافی در دسترس نباشد.

     

  • عدم همسویی با اهداف سازمانی گسترده‌تر (Misalignments with Broader Organizational Goals): اگر اهداف اسمارت به صورت مجزا و بدون در نظر گرفتن تصویر بزرگتر تعریف شوند، ممکن است با استراتژی کلی سازمان همسو نباشند.

     

  • دلسردی در صورت عدم دستیابی: اگر اهداف به درستی تعریف نشده و قابل دستیابی نباشند، عدم موفقیت می‌تواند منجر به دلسردی و کاهش انگیزه شود.

     

  • احتمال نادیده گرفتن سایر وظایف: تمرکز بیش از حد بر یک هدف  خاص ممکن است باعث شود سایر وظایف مهم نادیده گرفته شوند.

     

کاربرد روش اسمارت (SMART) در تصمیم‌گیری چیست؟

اگرچه روش این شیوه اصولاً برای هدف‌گذاری طراحی شده است، اما معیارهای آن می‌توانند به طور غیرمستقیم به فرآیند تصمیم‌گیری نیز کمک کنند. تصمیم‌گیری مؤثر اغلب با داشتن اهداف روشن و مشخص – که اسمارت (SMART) به خوبی آن‌ها را تعریف می‌کند – تسهیل می‌شود.

به این صورت که:

  • مشخص (Specific): قبل از اتخاذ یک تصمیم، باید هدف یا نتیجه مطلوب از آن تصمیم کاملاً مشخص باشد. از خود بپرسید: "با این تصمیم دقیقاً به چه چیزی می‌خواهم برسم؟"

     

  • قابل اندازه‌گیری (Measurable): چگونه موفقیت تصمیم خود را اندازه‌گیری خواهید کرد؟ معیارهای اندازه‌گیری به شما کمک می‌کنند تا بفهمید آیا تصمیم شما به نتایج مطلوب منجر شده است یا خیر.

     

  • قابل دستیابی (Achievable): آیا تصمیمی که می‌گیرید با توجه به منابع، محدودیت‌ها و اطلاعات موجود، واقع‌بینانه و قابل اجرا است؟

     

  • مرتبط (Relevant): آیا این تصمیم با اهداف کلی‌تر، ارزش‌ها و اولویت‌های شما همسو است؟ آیا به حل مشکل اصلی کمک می‌کند؟

     

  • زمان‌بندی شده (Time-bound): چه زمانی نتایج این تصمیم باید مشخص شوند؟ داشتن یک چارچوب زمانی به ارزیابی به‌موقع تصمیم و انجام اصلاحات لازم کمک می‌کند.

     

     

    هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

     

کاربرد عملی در تصمیم‌گیری:

وقتی با یک دوراهی یا چند گزینه برای تصمیم‌گیری مواجه هستید، می‌توانید هر گزینه را با توجه به اینکه چقدر شما را به یک هدف (که از قبل تعریف کرده‌اید یا در لحظه برای آن موقعیت تعریف می‌کنید) نزدیک می‌کند، ارزیابی کنید. گزینه‌ای که بیشترین همسویی را با یک هدف مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌بندی شده دارد، احتمالاً انتخاب بهتری خواهد بود.

 

برای مثال، در تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری در یک کمپین بازاریابی جدید:

  • هدف مرتبط: افزایش ۲۰ درصدی سرنخ‌های فروش از طریق کانال‌های دیجیتال در سه ماه آینده.
  • ارزیابی گزینه‌های تصمیم‌گیری با رویکرد اسمارت: کدام پلتفرم تبلیغاتی (مثلاً گوگل ادز یا تبلیغات اینستاگرام) با بودجه موجود (Achievable)، به طور مؤثرتری می‌تواند به این افزایش ۲۰ درصدی سرنخ (Measurable & Specific) در سه ماه (Time-bound) کمک کند و با استراتژی کلی بازاریابی ما (Relevant) همسو است؟ بنابراین، با اینکه روش اسمارت مستقیماً یک متدولوژی تصمیم‌گیری نیست، اما با شفاف کردن اهداف، به انتخاب گزینه‌هایی که به بهترین نحو به آن استراتژی خدمت می‌کنند، کمک شایانی می‌نماید.

     

چک‌لیست روش اسمارت (SMART)

برای اطمینان از اینکه اهداف شما واقعاً با روش این رویکرد همخوانی دارند، می‌توانید از چک‌لیست زیر استفاده کنید:

  • S – مشخص (Specific):
    • [ ] دقیقاً چه چیزی می‌خواهم به دست آورم؟ (چه کسی، چه چیزی، کجا، چرا، کدام)
    • [ ] آیا هدف به اندازه کافی واضح و بدون ابهام بیان شده است؟
    • [ ] آیا افراد دیگری که درگیر هستند، هدف را به درستی درک می‌کنند؟
  • M – قابل اندازه‌گیری (Measurable):
    • [ ] چگونه پیشرفت و موفقیت را اندازه‌گیری خواهم کرد؟ (چقدر، چه تعداد)
    • [ ] آیا شاخص‌های عینی برای اندازه‌گیری وجود دارد؟
    • [ ] از کجا خواهم فهمید که به هدف رسیده‌ام؟
  • A – قابل دستیابی (Achievable / Attainable):
    • [ ] آیا این هدف با توجه به منابع (زمان، پول، مهارت‌ها و غیره) در دسترس، واقع‌بینانه است؟
    • [ ] آیا برای دستیابی به این هدف، مهارت‌ها و توانایی‌های لازم را دارم یا می‌توانم کسب کنم؟
    • [ ] آیا موانع احتمالی را در نظر گرفته‌ام و برای غلبه بر آن‌ها برنامه‌ای دارم؟
    • [ ] آیا هدف چالش‌برانگیز اما نه غیرممکن است؟
  • R – مرتبط (Relevant):
    • [ ] آیا این هدف با اهداف بزرگتر و ارزش‌های کلی من/سازمان همسو است؟
    • [ ] آیا دستیابی به این هدف واقعاً برای من/سازمان اهمیت دارد؟
    • [ ] آیا زمان مناسبی برای تمرکز بر این هدف است؟
    • [ ] آیا این هدف به نیازها و اولویت‌های فعلی پاسخ می‌دهد؟
  • T – زمان‌بندی شده (Time-bound):
    • [ ] چه زمانی باید به این هدف دست پیدا کنم؟ (تاریخ شروع و پایان مشخص)
    • [ ] آیا یک جدول زمانی واقع‌بینانه برای دستیابی به هدف تعیین شده است؟
    • [ ] آیا نقاط عطف (milestones) یا مهلت‌های کوچکتری در طول مسیر تعریف شده‌اند؟

پس از تکمیل چک‌لیست:

  • [ ] هدف نهایی خود را بر اساس پاسخ‌های بالا بازنویسی کنید تا مطمئن شوید تمام معیارها را پوشش می‌دهد.

     

استفاده اثربخش از اصول اسمارت (SMART) در مدیریت زمان و تقسیم کار

اصول اسمارت (SMART) می‌توانند ابزارهای بسیار مفیدی برای بهبود مدیریت زمان و تقسیم کار باشند:

 

در مدیریت زمان با رویکرد اسمارت (SMART):

  • مشخص (Specific): به جای اینکه بگویید "باید روی پروژه کار کنم"، دقیقاً مشخص کنید کدام بخش از پروژه را و با چه هدفی انجام خواهید داد.

     مثلا: "امروز از ساعت ۱۰ تا ۱۲ روی نوشتن پیش‌نویس فصل اول گزارش پروژه با هدف تکمیل حداقل ۵ صفحه کار خواهم کرد." این یک وظیفه اسمارت است.

     

  • قابل اندازه‌گیری (Measurable): پیشرفت خود را در مدیریت زمان اندازه‌گیری کنید. مثلاً: "این هفته باید ۱۵ ساعت را صرفاً روی وظایف مربوط به پروژه X کنم و در پایان هفته بررسی کنم که آیا این زمان محقق شده است."

     

  • قابل دستیابی (Achievable): در برنامه‌ریزی زمانی خود واقع‌بین باشید. حجم کاری بیش از حد در یک بازه زمانی کوتاه، منجر به استرس و عدم موفقیت می‌شود. وظایف را به بخش‌های کوچک‌تر و قابل مدیریت تقسیم کنید.

     

  • مرتبط (Relevant): زمان خود را به وظایفی اختصاص دهید که مستقیماً شما را به اهداف مهم‌تر و اولویت‌دارتان نزدیک می‌کنند. از تکنیک‌هایی مانند ماتریس آیزنهاور (مهم/فوری) برای اولویت‌بندی استفاده کنید.

     

  • زمان‌بندی شده (Time-bound): برای هر کار یا گروهی از کارها، مهلت مشخصی تعیین کنید. تکنیک‌هایی مانند "مسدود کردن زمان" (Time Blocking) که در آن بازه‌های زمانی مشخصی را در تقویم خود به وظایف خاص اختصاص می‌دهید، برای اجرای برنامه‌ریزی  بسیار مؤثر است.

     

در تقسیم کار (Task Delegation) با استفاده از اسمارت (SMART):

هنگام واگذاری وظایف به دیگران،این روش به شفافیت و موفقیت‌آمیز بودن فرآیند کمک می‌کند:

  • مشخص (Specific): وظیفه‌ای که واگذار می‌کنید باید کاملاً واضح و مشخص باشد. فرد دریافت‌کننده باید دقیقاً بداند چه کاری از او انتظار می‌رود و نتیجه مطلوب چیست. تمام جزئیات، استانداردها و انتظارات را بیان کنید.

     

  • قابل اندازه‌گیری (Measurable): معیارهای موفقیت و نحوه ارزیابی عملکرد را برای فرد مشخص کنید. او باید بداند چه زمانی کار به درستی و مطابق با استانداردهای اسمارت انجام شده تلقی می‌شود.

     

  • قابل دستیابی (Achievable): اطمینان حاصل کنید فردی که وظیفه را به او محول می‌کنید، مهارت‌ها، دانش، منابع و اختیارات لازم برای انجام آن را دارد.

     

  • مرتبط (Relevant): توضیح دهید که این وظیفه چرا مهم است و چگونه در راستای اهداف بزرگتر تیم یا سازمان قرار می‌گیرد. این کار به افزایش انگیزه فرد کمک می‌کند.

     

  • زمان‌بندی شده (Time-bound): یک مهلت زمانی مشخص و واقع‌بینانه برای تکمیل وظیفه تعیین کنید. نقاط بررسی (check-in points) را نیز در نظر بگیرید تا از پیشرفت کار مطلع شوید.

     

با به‌کارگیری این اصول، هم مدیریت زمان شخصی شما بهبود می‌یابد و هم فرآیند تقسیم کار در تیم‌ها مؤثرتر و با سوءتفاهم کمتری انجام می‌شود.

 

 

هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)

 

بهترین ابزار برای پیاده‌سازی برنامه‌ریزی به روش اسمارت (SMART)

ابزارهای متنوعی برای پیاده‌سازی و پیگیری اهداف اسمارت (SMART) وجود دارند که انتخاب بهترین آن‌ها به نیازها و ترجیحات فردی یا تیمی شما بستگی دارد. در ادامه به چند دسته از این ابزارها که به شما در اجرای برنامه‌ریزی به روش اسمارت کمک می‌کنند، اشاره می‌شود:

 

  1. نرم‌افزارهای مدیریت پروژه و وظایف (Project and Task Management Software):

    • Asana: امکان ایجاد وظایف، تعیین مسئول، مهلت زمانی، پیوست فایل و پیگیری پیشرفت. می‌توانید اهداف بزرگتر را به وظایف هوشمند تقسیم کنید.

       

    • ClickUp: ابزاری بسیار انعطاف‌پذیر با قابلیت‌های متنوع برای تعریف اهداف (Goals)، وظایف، زیروظایف، و پیگیری آن‌ها با معیارهای مختلف. امکان تعریف اهداف با تارگت‌های عددی، پولی یا صرفاً انجام شدن کار.

       

    • Monday.com: یک پلتفرم کاری با قابلیت سفارشی‌سازی بالا که به شما اجازه می‌دهد جریان‌های کاری و داشبوردهای پیگیری اهداف  را ایجاد کنید.

       

    • Todoist: یک لیست وظایف ساده اما قدرتمند که برای مدیریت کارهای روزانه و شکستن اهداف بزرگ به وظایف کوچک‌تر اسمارت بسیار مناسب است. امکان تعیین مهلت و اولویت.

       

    • Trello / Jira (بیشتر برای تیم‌های توسعه نرم‌افزار): ابزارهای مبتنی بر Kanban یا Scrum که به تجسم وظایف، پیگیری پیشرفت و مدیریت مهلت‌ها در راستای اهداف کمک می‌کنند.

       

  2. نرم‌افزارهای تخصصی هدف‌گذاری و OKR (Specialized Goal Setting and OKR Software):

    • بسیاری از این ابزارها مانند Leapsome، Profit.co، Weekdone، Lattice مستقیماً از متدولوژی‌های هدف‌گذاری مانند OKR پشتیبانی می‌کنند که می‌توانند با اصول هدف گذاری شما نیز همسو شوند. این ابزارها اغلب امکاناتی برای همسوسازی اهداف فردی با اهداف تیمی و سازمانی، و پیگیری پیشرفت به صورت شفاف ارائه می‌دهند.

       

  3. ابزارهای یادداشت‌برداری و برنامه‌ریزی دیجیتال (Digital Note-Taking and Planning Tools):

    • Notion: یک فضای کاری همه‌کاره که می‌توانید صفحات و پایگاه‌های داده سفارشی برای تعریف، برنامه‌ریزی و پیگیری برنامه خود ایجاد کنید.

       

    • Evernote / OneNote: برای نوشتن اهداف، ایجاد چک‌لیست‌ها و نگهداری یادداشت‌های مربوط به پیشرفت مناسب هستند.
  4. تقویم‌های دیجیتال (Digital Calendars):

    • Google Calendar, Outlook Calendar: برای زمان‌بندی وظایف (Time-bound) که بخش مهمی از روش اسمارت است و مسدود کردن زمان (Time Blocking) جهت کار روی اهداف  بسیار کاربردی هستند.

       

  5. ابزارهای ساده و فیزیکی (Simple and Physical Tools):

    • دفترچه یادداشت و قلم: برای بسیاری از افراد، نوشتن اهداف به صورت فیزیکی همچنان مؤثرترین روش است.

       

    • وایت‌برد یا تخته برنامه‌ریزی: برای تجسم اهداف و پیگیری پیشرفت، به‌خصوص در محیط‌های تیمی که روی اهداف مشترک کار می‌کنند.

       

نکاتی برای انتخاب ابزار برای پیاده‌سازی اسمارت (SMART):

  • سادگی استفاده: ابزاری را انتخاب کنید که کار با آن برای شما یا تیمتان راحت باشد.

     

  • ویژگی‌های مورد نیاز: آیا به قابلیت‌های همکاری، گزارش‌دهی پیشرفته، یا یکپارچه‌سازی با سایر ابزارها برای مدیریت اهداف خود نیاز دارید؟

     

  • هزینه: بسیاری از این ابزارها نسخه‌های رایگان با امکانات محدود و یا طرح‌های پولی متنوعی دارند.

     

  • مقیاس‌پذیری: اگر برای یک تیم یا سازمان در حال رشد برنامه‌ریزی می‌کنید، ابزاری را انتخاب کنید که با رشد شما و افزایش تعداد اهداف مقیاس‌پذیر باشد.

در نهایت، "بهترین" ابزار برای برنامه‌ریزی، ابزاری است که شما به طور مداوم از آن استفاده کنید و به شما در دستیابی به اهدافتان کمک کند. گاهی یک دفترچه ساده و تعهد به نوشتن و پیگیری اهداف، از پیچیده‌ترین نرم‌افزارها نیز مؤثرتر است.

 

حرف آخر: سفر شما از همین امروز شروع می‌شه!

دوستان خوبم، هدف‌گذاری یک مهارت و یک هنره که با تمرین و تکرار بهتر می‌شه. هیچ روش جادویی وجود نداره، اما ابزارهایی که امروز با هم بررسی کردیم، به خصوص روش قدرتمند اسمارت (SMART)، می‌تونن این سفر رو براتون لذت‌بخش‌تر و ثمربخش‌تر کنن.

 

مهم نیست در چه مرحله‌ای از زندگی هستید یا چه رویاهایی در سر دارید. همین امروز اولین قدم رو بردارید. یکی از این فریم‌ورک‌ها، شاید این چارچوب  که بسیار کاربردی هم است، را انتخاب کنید، یه هدف کوچیک اما هوشمند برای خودتون تعریف کنید و شروع کنید. از مسیر لذت ببرید و به قدرت بی‌نظیری که در درونتون برای خلق آینده‌ای که می‌خواید وجود داره، ایمان داشته باشید. یادتون باشه، هر سفر هزار کیلومتری با یک قدم شروع می‌شه. قدم اول شما چیه؟ 

 

نقشه راه هدف گذاری به پیشنهاد دوره‌ ساز:

  1. راهنمای جامع هدف‌گذاری: از تعریف ساده تا فتح قله‌های موفقیت
  2. هدف‌گذاری در زندگی شخصی و محیط کار: نقشه‌ی گنج
  3. تفاوت چشم انداز، هدف و بیانیه ماموریت سازمان
  4. هنر ظریف برنامه ریزی 0 تا ۱۰۰ برنامه ریزی اصولی
  5. از رویا تا هدف گذاری با مدل روبیکان: نقشه راه رسیدن به اهداف
  6. انگیزه چیست؟ نگاهی عمیق به انگیزه و نظریه های مدرن
  7. نظریه خود تعیین‌گری دسی و رایان: سکان زندگی‌ات را به دست بگیر!
  8. مدل هدف‌گذاری الیوت و دوئک: چگونه هدف گذاری می‌کنیم
  9. بی انگیزگی (سندروم بی انگیزگی) چیست؟
  10. هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)
  11. خلاصه و چکیده کتاب طرز فکر
  12. نظریه‌های یادگیری: از رفتارگرایی تا آلبرت بندورا
  13. خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر اثر استفان کاوی
  14. خلاصه کتاب آزمایش مارشمالو اثر والتر میشل
  15. خلاصه کتاب مهم ها را بسنجید اثر جان دوئر
  16. جان دوئر کیست؟

 

 


بی انگیزگی (سندروم بی انگیزگی) چیست؟

مقاله قبلی :

بی انگیزگی (سندروم بی انگیزگی) چیست؟

خلاصه و چکیده کتاب طرز فکر

: مقاله بعدی

خلاصه و چکیده کتاب طرز فکر


ساخت دوره آنلاین

دوره ساز

 زررین پال

تمام حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به دوره‌ساز می‌باشد