تقسیم بندی پیشرفته مشتریان: کلید طلایی بازاریابی مدرن
تقسیم بندی مشتریان شناخت عمیقتر مخاطبان کاربران و فروش بیشتر
سلام به دوستان و همراهان دوره ساز امروز میخایم در مورد یکی دیگه از موارد مهم در دنیای بازاریابی یعنی بخش بندی یا تقسیم بندی مشریان صحبت کنیم. پس با ما همراه باشید. توی این بازار شلوغ پلوغ امروزی، دیگه نمیشه با یه تیر چند تا نشون زد و با همه مشتریها یه جور حرف زد. هر مشتری برای خودش یه دنیای متفاوته، با کلی نیاز و خواسته و رفتار و انگیزه جورواجور.
اینجاست که پای تقسیمبندی یا بخش بندی مشتریان وسط میاد، یه جورایی مثل یه عینک مخصوص که بهمون کمک میکنه مشتریهامون رو خیلی دقیقتر و عمیقتر بشناسیم. دیگه از اون شناختهای سرسری و کلی خبری نیست! با این روش، میتونیم پیامها و پیشنهادهامون رو طوری شخصیسازی کنیم که انگار صاف و مستقیم برای خودِ خودِ طرف دوخته شده!
فکرش رو بکنید، میرید تو یه مغازه لباس فروشی، فروشنده بدون اینکه بپرسه چی میخوای، چی دوست داری، اولین لباسی که دستش میاد رو بهت نشون میده. چقدر احتمال داره همونی باشه که دنبالشی؟ خیلی کم، نه؟ ولی اگه همون فروشنده اول یکم باهات گپ بزنه، سلیقهات و نیازت و حتی جیبت رو بسنجه، شک نکن پیشنهادهای خیلی بهتری بهت میده. تقسیمبندی پیشرفته مشتریان دقیقاً همین کار رو تو دنیای بازاریابی میکنه؛ کمک میکنه مشتریهات رو بهتر بشناسی و به زبون خودشون باهاشون حرف بزنی. توی این مقاله از دوره ساز قراره با هم یه گشتی بزنیم تو دنیای مشتریها، با مفهوم کلیدی تقسیمبندی پیشرفته مشتریان حسابی رفیق بشیم و روشهای کاربردی و پر از فوت و فن بخشبندی مشتریها رو یاد بگیریم.
قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو روشهای خفن تقسیمبندی، اول باید یه نگاه کلی به انواع و اقسام مشتریهایی بندازیم که هر کسبوکاری ممکنه باهاشون سروکار داشته باشه. شناختن این دستهبندیهای کلی، مثل پله اول برای فهمیدن بهتر مخاطبهاست:
مشتریهای بالقوه (اونایی که هنوز خرید نکردن ولی نیمنگاهی بهتون دارن): این دوستان هنوز ازتون خرید نکردن، ولی یا به محصول و خدماتتون علاقه دارن یا یه نیازی دارن که شما میتونید برطرفش کنید. کار اصلی ما با این گروه اینه که اونها رو با خودمون آشنا کنیم و جذبشون کنیم تا بیان و اولین خریدشون رو انجام بدن.
مشتریهای جدید (تازهواردهای جمع): اینها همونایی هستن که به تازگی اولین خریدشون رو از شما انجام دادن. دمشون گرم! این مرحله خیلی مهمه؛ تجربه اولین خرید میتونه حسابی تو وفادار شدن یا نشدنشون تاثیر بذاره. پس با یه استقبال گرم، اطلاعات کامل و پشتیبانی توپ، نگهشون دارید.
مشتریهای عبوری یا یه بار مصرف (اومدن، خریدن، رفتن!): این افراد ممکنه یهو یه نیازی پیدا کنن، یه تخفیف خوب ببینن یا صرفاً از سر کنجکاوی ازتون خرید کنن و فعلاً قصد خرید دوباره نداشته باشن. شاید نشه خیلی روشون حساب باز کرد، ولی با چند تا ترفند هوشمندانه میشه بعضیهاشون رو تبدیل به مشتری دائمی کرد.
مشتریهای وفادار (پایههای ثابت!): این گروه حکم گنج رو برای هر کسبوکاری دارن. هی ازتون خرید میکنن، به برندتون اعتماد دارن و حتی ممکنه برای بقیه هم ازتون تعریف کنن و براتون مشتری بیارن. حفظ این عزیزان و تشکر ازشون باید جزو اولویتهای اصلی باشه. تقسیمبندی پیشرفته مشتریان کمک میکنه تا حتی نیازهای در حال تغییر این گروه وفادار رو هم بفهمیم و برآورده کنیم.
مشتریان ناراضی (اونایی که یه دلخوری دارن): خب، هیچ کسبوکاری نیست که مشتری ناراضی نداشته باشه. مهم اینه که چطوری باهاشون برخورد کنیم. باید با حوصله به حرفاشون گوش بدیم، سعی کنیم مشکلشون رو حل کنیم و اگه لازم شد، یه جوری از دلشون دربیاریم. اینجوری حتی میشه یه مشتری شاکی رو تبدیل به یه طرفدار دو آتیشه کرد! ولی اگه بهشون بیتوجهی کنیم، بدجوری به اعتبارمون لطمه میخوره.
مشتریان حامی یا مُبلغ (سفیرهای برند شما!): اینها همون مشتریهای وفاداری هستن که یه پله بالاتر رفتن و با جون و دل برند، محصول یا خدمات شما رو به بقیه معرفی میکنن. اینا سرمایههای خیلی باارزشی هستن که میتونن حسابی به رشد کسبوکارتون کمک کنن. پیدا کردن و شارژ کردن این گروه با استفاده از تقسیمبندی پیشرفته مشتریان خیلی کار مهمیه.
شناختن این دستهبندیها کمک میکنه تا پیامها و کارای بازاریابیمون رو برای هر گروه، یه جور خاصی تنظیم کنیم. اما اگه دنبال نتیجههای واقعاً خفن هستیم، باید یه کم عمیقتر و دقیقتر بشیم: اینجاست که تقسیمبندی پیشرفته مشتریان وارد بازی میشه.
تقسیمبندی پیشرفته مشتریان یه چیزی فراتر از اون دستهبندیهای کلی هست که گفتیم. این روش با استفاده از کلی دادههای مختلف و یه سری تکنیکهای تحلیلی باحالتر، گروههای خیلی دقیقتر و یکدستتری از مشتریها رو پیدا میکنه. تهِ تهِش میخوایم بفهمیم کی، چی رو، چرا، چطوری و چه وقتی میخره.
شخصیسازی در حد تیم ملی: تو دنیایی که مشتریها هر روز با هزار جور پیام تبلیغاتی بمبارون میشن، شخصیسازی مثل یه آهنربا عمل میکنه. تقسیمبندی پیشرفته مشتریان بهتون اجازه میده پیامها، پیشنهادها، محصولات و حتی تجربه کاربری رو برای گروههای کوچیک و خاص مشتریها، یه جوری تنظیم کنید که حس کنن دقیقاً برای خودشون ساخته شده. نتیجهاش هم میشه تعامل بیشتر، خرید بیشتر و وفاداری بیشتر. چی از این بهتر؟
پولمون رو کجا خرج کنیم که بیشتر سود کنیم؟ (بهبود ROI): وقتی دقیقاً بدونیم هر گروه از مشتریها چی میخوان و چطور رفتار میکنن، میتونیم بودجه بازاریابیمون رو خیلی هوشمندانهتر خرج کنیم. به جای اینکه پولمون رو برای کسایی هدر بدیم که اصلاً به دردمون نمیخورن، تمرکزمون رو میذاریم روی گروههایی که بیشترین پتانسیل خرید و وفاداری رو دارن. این یعنی خرج کمتر و نتیجه خیلی بهتر!
توسعه محصول و خدماتی که مشتری عاشقش بشه: وقتی نیازها و دردسرهای مشتریها رو تو هر بخش خوب بفهمیم، میتونیم محصول و خدماتی بسازیم که دقیقاً به دردشون بخوره. این کار نه تنها مشتریها رو راضیتر میکنه، بلکه یه برگ برنده درست و حسابی هم دستتون میده تو رقابت با بقیه.
افزایش وفاداری و نگه داشتن مشتری (مشتری که اومد، دیگه نره!): مشتریهایی که حس کنن شما درکشون میکنید و نیازهاشون رو خوب برآورده میکنید، به احتمال خیلی زیاد بهتون وفادار میمونن. تقسیمبندی پیشرفته مشتریان کمک میکنه تا برنامههای وفاداری هدفمند و باحالی طراحی و اجرا کنید که مشتریها رو پایبند کنه.
قیمتگذاری هوشمندانهتر (برای هر کی یه قیمت!): گروههای مختلف مشتریها ممکنه حساسیتهای قیمتی متفاوتی داشته باشن. با تقسیمبندی درست، میتونید برای بخشهای مختلف، قیمتهای متفاوتی بذارید و سودتون رو بیشتر کنید. زرنگی یعنی این!
پیدا کردن فرصتهای جدید تو بازار (کشف جزیرههای ناشناخته!): تحلیل دادههای مشتریها تو فرآیند تقسیمبندی پیشرفته مشتریان میتونه بهتون کمک کنه تا بخشهای جدید و دستنخوردهای از بازار رو پیدا کنید که قبلاً اصلاً به فکرتون هم نمیرسید.
فرق اصلی تقسیمبندی پیشرفته مشتریان با روشهای قدیمی، تو عمق تحلیل، تنوع دادههایی که استفاده میکنه و کمک گرفتن از تکنولوژیهای جدیده:
استفاده از دادههای چند بعدی (نه فقط سن و جنسیت!): به جای اینکه فقط به اطلاعات سادهای مثل سن و جنسیت و محل زندگی نگاه کنیم، تقسیمبندی پیشرفته مشتریان از یه عالمه داده دیگه هم استفاده میکنه، مثل:
دادههای رفتاری: چی خریدن، چه صفحههایی رو دیدن، کجاها کلیک کردن، چقدر تو سایت یا اپلیکیشن موندن، ایمیلها رو باز کردن یا نه، تو شبکههای اجتماعی چیکار کردن.
دادههای تراکنشی: چقدر خرید کردن، چند بار خرید کردن، آخرین بار کی خرید کردن، میانگین پولی که تو هر خرید خرج کردن.
دادههای روانشناختی (سبک زندگی و شخصیت): چه سبک زندگی دارن، چه ارزشهایی براشون مهمه، به چی علاقه دارن، چه نظراتی دارن، شخصیتشون چطوریه.
دادههای مربوط به پشتیبانی: چه سوالایی پرسیدن، از چه راهی باهاتون تماس گرفتن، چقدر از پشتیبانی راضی بودن.
دادههای پیشبینیکننده (فال قهوه دیجیتالی!): چقدر احتمال داره یه مشتری دیگه ازمون خرید نکنه، در طولانی مدت چقدر برامون سود داره، چقدر احتمال داره فلان محصول رو بخره.
کمک گرفتن از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین (مغزهای کامپیوتری!): الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتونن الگوهای خیلی پیچیده و پنهانی رو تو یه عالمه داده پیدا کنن که اگه میخواستیم خودمون دستی انجام بدیم، عمراً نمیشد! این الگوریتمها کمک میکنن بخشهای دقیقتر و پویاتری بسازیم.
همیشه بهروز و در حال تغییر: رفتار و نیازهای مشتریها که ثابت نمیمونه! تقسیمبندی پیشرفته مشتریان یه کار یه باره نیست، بلکه هی با دادههای جدید، بخشها رو آپدیت و اصلاح میکنه تا همیشه یه عکس دقیق از مشتریها داشته باشیم.
تمرکز روی "چرا" (کشف انگیزههای پنهان): این نوع تقسیمبندی فقط به "کی" و "چی" نگاه نمیکنه، بلکه سعی میکنه بفهمه "چرا" مشتری فلان کار رو میکنه. این درک عمیقتر از انگیزهها، کلید ساختن رابطههای خیلی صمیمیتره.
تو دنیای امروز، کسبوکارهایی که از قدرت تقسیمبندی پیشرفته مشتریان استفاده نکنن، خیلی زود از رقیباشون جا میمونن. این دیگه یه انتخاب نیست، یه جورایی رمز بقا و موفقیت طولانی مدته.
خب، حالا که فهمیدیم تقسیمبندی پیشرفته مشتریان چقدر مهمه و چه ویژگیهایی داره، وقتشه بریم سراغ روشهای مختلف انجام دادنش. این روشها رو میشه به دو دسته کلی تقسیم کرد: روشهای سنتی (که یه جورایی پایهان) و روشهای مدرن (که معمولاً از تکنیکهای پیشرفتهتری استفاده میکنن).
بخش اول: روشهای سنتی تقسیمبندی مشتریان (کلاسیکهای دوستداشتنی!)
این روشها قدیمیتر و شناختهشدهترن، ولی هنوزم میتونن اطلاعات مفیدی بهمون بدن، مخصوصاً اگه با روشهای جدیدتر ترکیبشون کنیم:
نکته مهم: این روش به تنهایی معمولاً کافی نیست، چون آدمهایی که تو یه منطقه زندگی میکنن، میتونن نیازها و رفتارهای خیلی متفاوتی داشته باشن.
نکته مهم: درسته که این اطلاعات رو راحت میشه جمع کرد، ولی نباید فکر کنیم همه آدمهایی که مثلاً همسن هستن یا یه شغل دارن، مثل هم رفتار میکنن. تقسیمبندی پیشرفته مشتریان بهمون کمک میکنه از این سطح سادهتر عبور کنیم.
نکته مهم: جمع کردن این دادهها معمولاً سختتر از دادههای دموگرافیکه و باید نظرسنجی و مصاحبه انجام بدیم یا رفتارها رو تو شبکههای اجتماعی تحلیل کنیم. ولی نتیجهاش میتونه خیلی خفن باشه.
به چه دردی میخوره؟ این روش خیلی کاربردیه چون مستقیم با کارایی که مشتریها انجام میدن سروکار داره. مثلاً میشه مشتریها رو بر اساس اینکه چند بار خرید کردن، اولین بارشونه یا دنبال تخفیفن، تقسیمبندی کرد.
نکته مهم: دادههای رفتاری رو میشه از طریق سیستمهای CRM، تحلیل سایت و سابقه خرید جمع کرد. این نوع تقسیمبندی یکی از پایههای اصلی تقسیمبندی پیشرفته مشتریان به حساب میاد.
این روشها با استفاده از دادههای بیشتر، تحلیلهای پیچیدهتر و معمولاً با کمک تکنولوژیهای جدید، باعث میشن مشتریها رو خیلی عمیقتر و دقیقتر بشناسیم:
Monetary Value (ارزش پولی): مشتری چقدر پول خرج کرده. (هرچی بیشتر، بهتر!)
نکته مهم: RFM یه ابزار خیلی قوی برای تقسیمبندی پیشرفته مشتریان هست که پیادهسازی و فهمیدنش هم نسبتاً راحته.
نکته مهم: پیدا کردن دقیق نیازها، تحقیق بازار درست و حسابی، نظرسنجی و گوش دادن به حرف مشتریها رو میطلبه.
نکته مهم: این روش کمک میکنه یه تجربه یکدست و مرتبط رو تو کل مسیر مشتری بسازیم و یکی از بخشهای کلیدی تقسیمبندی پیشرفته مشتریان به شمار میاد.
نکته مهم: این نوع تقسیمبندی تو دنیای دیجیتال امروز روز به روز مهمتر میشه.
نکته مهم: ساختن پرسوناهای دقیق، تحقیق و جمعآوری دادههای کیفی و کمی میخواد. این روشها کمک میکنن به دادههای تقسیمبندی پیشرفته مشتریان جون بدیم و قابل فهمترشون کنیم.
فرقی نمیکنه کدوم روش رو انتخاب میکنید، روال کلی تقسیمبندی معمولاً اینطوریه:
بهترش کنیم و تکرار کنیم: تقسیمبندی یه کار یه باره نیست. باید مدام نتیجهها رو تحلیل کنیم و بخشها و برنامههامون رو بر اساس دادههای جدید و تغییرات بازار آپدیت کنیم. این یه بخش خیلی مهم از تقسیمبندی پیشرفته مشتریان هست.
با اینکه تقسیمبندی پیشرفته مشتریان کلی فایده داره، ولی پیاده کردنش هم بیدردسر نیست. اگه این چالشها رو بشناسیم و یه سری نکته کلیدی رو رعایت کنیم، کارمون راحتتر میشه:
چالشهایی که ممکنه پیش بیاد:
از تئوری تا عمل، خیلی راهه! فقط ساختن بخشهای دقیق کافی نیست. چالش اصلی اینه که این اطلاعات رو تبدیل به کارهای بازاریابی عملی و موثر کنیم.
با قدمهای کوچیک شروع کنید: لازم نیست از همون اول یه سیستم تقسیمبندی خیلی پیچیده راه بندازید. با یکی دو تا هدف اصلی شروع کنید و کمکم بزرگترش کنید.
روی دادههای باکیفیت تمرکز کنید: "از هر دست بدی، از همون دست میگیری". مطمئن بشید دادههایی که استفاده میکنید، دقیق، کامل و بهروز هستن.
از چند تا روش با هم استفاده کنید: هیچ روش تقسیمبندیای نیست که برای همه کسبوکارها عالی باشه. معمولاً ترکیب کردن روشهای دموگرافیک، رفتاری، روانشناختی و ارزشی بهترین نتیجه رو میده.
تکنولوژی رو بیارید تو بازی: از ابزارهای CRM، پلتفرمهای اتوماسیون بازاریابی و ابزارهای تحلیل داده استفاده کنید تا کار تقسیمبندی و اجرای کمپینهای هدفمند راحتتر بشه.
تیمتون رو آموزش بدید: مطمئن بشید که تیم بازاریابی و فروشتون اهمیت تقسیمبندی پیشرفته مشتریان رو فهمیدن و بلدن چطوری ازش تو کارای روزمرهشون استفاده کنن.
امتحان کنید و بهترش کنید: کمپینهای مختلفی رو برای بخشهای مختلف امتحان کنید، نتیجهها رو اندازه بگیرید و مدام استراتژیهاتون رو بهتر کنید.
مشتری رو بذارید اولویت اول: هدف آخر از تقسیمبندی پیشرفته مشتریان اینه که مشتریها رو بهتر بشناسیم و خدمات بهتری بهشون بدیم. همیشه نیاز و خواسته مشتری رو تو مرکز همهی تصمیمهاتون قرار بدید.
انعطافپذیر باشید: بازار و رفتار مشتریها که ثابت نمیمونه. آماده باشید تا اگه لازم شد، بخشها و استراتژیهاتون رو تغییر بدید.
به حریم خصوصی احترام بذارید: رو راست بودن و شفافیت در مورد اینکه با دادههای مشتریها چیکار میکنید، باعث میشه بهتون اعتماد کنن.
رفقای دوره ساز، تو دنیایی که مشتریها کلی حق انتخاب دارن و دلشون میخواد تجربههای شخصیسازیشده داشته باشن، تقسیمبندی پیشرفته مشتریان دیگه یه کار لوکس و تفننی نیست، یه جورایی یه ضرورت استراتژیک برای هر کسبوکاریه که دنبال رشد حسابی و ساختن یه رابطه عمیق و دوستانه با مشتریهاشه.
با شناختن انواع مختلف مشتریها، فهمیدن خوبیهای تقسیمبندی پیشرفته مشتریان و استفاده از روشهای درست و درمون بخشبندی، میتونید پیامهای بازاریابیتون رو طوری هدفمند کنید که نه تنها به گوششون برسه، بلکه با آغوش باز هم ازش استقبال کنن. این کار بهتون کمک میکنه پول و انرژیتون رو درست خرج کنید، سودتون رو بیشتر کنید، محصولات و خدمات بهتری بسازید و آخر سر هم، مشتریهای وفادار و طرفدار برای برندتون پیدا کنید.
شاید اولش سفر به دنیای تقسیمبندی پیشرفته مشتریان یه کم سخت به نظر بیاد، ولی با یه برنامهریزی دقیق، استفاده از ابزارهای مناسب و تمرکز روی اینکه به مشتریها ارزش واقعی بدید، میتونید قفل پتانسیل کامل کسبوکارتون رو باز کنید. یادتون باشه که شناخت عمیق مشتری، آجر اول هر ساختمون بازاریابی موفقیه، چه امروز، چه فردا!
تقسیم بندی پیشرفته مشتریان: کلید طلایی بازاریابی مدرن
مقاله قبلی :
استراتژیهای قیمتگذاری انواع، روشهای آن
: مقاله بعدی
تقسیم بندی مشتریان اولین قدم برای شناخت واقعی مخاطب