استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن

راهنمای جامع و کاربردی قیمت‌گذاری همراه با مثال کاربردی

 استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن

 

امروز به یکی دیگه از قسمت های مهم سلسه مراتب بازاریابی در دوره ساز یعنی استراتژی‌های قیمت‌گذاری میپردازیم.، قیمت کذاری یکی از حساس‌ترین و در عین حال حیاتی‌ترین بخش‌های بازاریابی و فروش هر کسب‌وکاریه. یه قیمت خیلی بالا می‌تونه مشتری‌ها رو فراری بده و یه قیمت خیلی پایین هم می‌تونه سود شما رو به باد بده و حتی باعث بشه مشتری‌ها به کیفیت محصولتون شک کنن. خلاصه که پیدا کردن نقطه طلایی قیمت‌گذاری، هنریه که می‌تونه سرنوشت کسب‌وکارتون رو تغییر بده.

تو این مقاله از دوره ساز می‌خوایم یه سفر جذاب به دنیای روش‌های قیمت‌گذاری داشته باشیم. از روش‌های سنتی و شناخته‌شده گرفته تا استراتژی‌های مدرن و خلاقانه بررسی می‌کنیم تا بتونید بهترین روش رو برای کسب‌وکار خودتون انتخاب کنید. پس اگه آماده‌اید، کمربندهاتون رو ببندید که حرکت می‌کنیم!

 

چرا قیمت‌گذاری اینقدر مهمه؟

قبل از اینکه بریم سراغ انواع روش‌ها، بذارید یه کم در مورد اهمیت قیمت‌گذاری صحبت کنیم. قیمت، اولین چیزیه که مشتری موقع تصمیم‌گیری برای خرید بهش توجه می‌کنه. قیمت مناسب می‌تونه:

  • تصویر برند شما رو شکل بده: قیمت بالا می‌تونه نشون‌دهنده کیفیت و لوکس بودن باشه، در حالی که قیمت پایین می‌تونه نشون‌دهنده مقرون‌به‌صرفه بودن باشه.
  • مشتریان هدف شما رو جذب کنه: هر گروه از مشتریان، سطح متفاوتی از حساسیت به قیمت دارن.
  • سودآوری شما رو تعیین کنه: در نهایت، قیمت‌گذاری درست، ضامن بقا و رشد کسب‌وکار شماست.
  • شما رو از رقبا متمایز کنه: می‌تونید با قیمت‌گذاری هوشمندانه، در بازار رقابتی حرفی برای گفتن داشته باشید.

 

 استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن
 استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن

 

دسته‌بندی کلی روش‌های قیمت‌گذاری

به طور کلی، می‌تونیم روش‌های قیمت‌گذاری رو به سه دسته اصلی تقسیم کنیم:

  1. روش‌های مبتنی بر هزینه (Cost-Based Pricing): 

    ساده‌ترین و شاید متداول‌ترین روش. اینجا شما هزینه‌های تولید، توزیع و فروش محصولتون رو محاسبه می‌کنید و یه درصد سودی هم بهش اضافه می‌کنید.

     

  2. روش‌های مبتنی بر رقابت (Competition-Based Pricing): 

    تو این روش، قیمت محصولات رقبای اصلیتون رو بررسی می‌کنید و بر اساس اون، قیمت محصول خودتون رو تعیین می‌کنید.

     

  3. روش‌های مبتنی بر ارزش (Value-Based Pricing): 

    پیچیده‌ترین اما بالقوه سودآورترین روش. اینجا شما سعی می‌کنید ارزشی که محصولتون برای مشتری ایجاد می‌کنه رو درک کنید و بر اساس اون ارزش، قیمت‌گذاری کنید.

 

۱. روش‌های قیمت‌گذاری مبتنی بر هزینه (Cost-Based Pricing)

این روش‌ها، نقطه شروع خیلی از کسب‌وکارها، به‌خصوص کسب‌وکارهای کوچیک و نوپا هستن. منطق ساده‌ای دارن: هزینه تمام شده + سود = قیمت فروش.

  • قیمت‌گذاری اضافه‌بهای تمام شده (Cost-Plus Pricing یا Markup Pricing):
    • چی هست؟ شما تمام هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم تولید یک واحد محصول (مثل مواد اولیه، دستمزد، اجاره کارگاه، هزینه‌های سربار و...) رو محاسبه می‌کنید و بعد یه درصد مشخصی رو به عنوان سود بهش اضافه می‌کنید. مثلاً اگر هزینه تمام شده یه محصول ۱۰۰ هزار تومن باشه و شما بخواید ۲۰ درصد سود کنید، قیمت فروش میشه ۱۲۰ هزار تومن.
    • مزایا: محاسبه‌اش راحته، تضمین می‌کنه که هزینه‌هاتون پوشش داده میشه و به یه سود حداقلی می‌رسید.
    • معایب: ارزش واقعی محصول برای مشتری و قیمت رقبا رو در نظر نمی‌گیره. ممکنه محصولتون رو کمتر یا بیشتر از ارزش واقعیش قیمت‌گذاری کنید. اگه هزینه‌هاتون بالا باشه، قیمت نهایی هم بالا میره و ممکنه رقابتی نباشه.
    • کی خوبه؟ برای کسب‌وکارهایی که تازه شروع کردن، یا محصول خاصی تولید می‌کنن که رقیب زیادی نداره، یا تو صنایعی که قیمت‌گذاری بر اساس هزینه یه عرف معمولیه (مثل ساخت‌وساز).

       

  • قیمت‌گذاری نقطه سر به سر (Break-Even Pricing) یا قیمت‌گذاری بازده هدف (Target Return Pricing):
    • چی هست؟ اینجا شما قیمتی رو تعیین می‌کنید که در اون قیمت، کل هزینه‌هاتون (ثابت و متغیر) با کل درآمدتون برابر میشه (نقطه سر به سر). یعنی نه سود می‌کنید نه ضرر. در مدل بازده هدف، شما یه سطح مشخصی از سود رو هدف‌گذاری می‌کنید و قیمتی رو پیدا می‌کنید که با فروش تعداد مشخصی محصول، به اون سود برسید.
    • مزایا: بهتون کمک می‌کنه بفهمید حداقل چقدر باید بفروشید تا ضرر نکنید. برای برنامه‌ریزی مالی و تعیین اهداف فروش مفیده.
    • معایب: تقاضای بازار و تمایل مشتری به پرداخت رو در نظر نمی‌گیره. فقط روی هزینه‌ها و حجم فروش تمرکز داره.
    • کی خوبه؟ بیشتر به عنوان یه ابزار تحلیلی داخلی کاربرد داره تا یه استراتژی قیمت‌گذاری بلندمدت. برای تصمیم‌گیری در مورد تولید یه محصول جدید یا ورود به یه بازار جدید می‌تونه مفید باشه.

۲. روش‌های قیمت‌گذاری مبتنی بر رقابت (Competition-Based Pricing)

تو این روش‌ها، تمرکز اصلی روی عملکرد رقباست. شما بازار رو رصد می‌کنید و بر اساس قیمت‌هایی که رقبای اصلیتون ارائه میدن، تصمیم می‌گیرید.

  • قیمت‌گذاری جاری (Going-Rate Pricing یا Price Matching):
    • چی هست؟ شما قیمت محصولتون رو تقریباً مشابه قیمت میانگین بازار یا قیمت رهبر بازار (Market Leader) تعیین می‌کنید. خیلی خودتون رو درگیر محاسبه دقیق هزینه‌ها یا ارزش برای مشتری نمی‌کنید.
    • مزایا: ساده‌ست و ریسک کمی داره. از جنگ قیمتی جلوگیری می‌کنه و به حفظ ثبات بازار کمک می‌کنه.
    • معایب: ممکنه پتانسیل سودآوری شما رو محدود کنه، چون خودتون رو به سطح رقبا محدود کردید. اگه هزینه‌های شما از رقبا بیشتر باشه، ممکنه به ضرر بیفتید.
    • کی خوبه؟ برای محصولاتی که خیلی با هم فرقی ندارن (مثل بنزین، سیمان، یا مواد اولیه مشابه) و رقابت قیمتی شدیده. همچنین برای کسب‌وکارهای کوچیکی که نمی‌خوان ریسک زیادی کنن.

       

  • قیمت‌گذاری نفوذی (Penetration Pricing):
    • چی هست؟ شما برای ورود به یه بازار جدید یا معرفی یه محصول جدید، قیمت اولیه محصولتون رو عمداً پایین‌تر از رقبا تعیین می‌کنید. هدف اینه که سریع سهم بازار بگیرید و مشتری‌ها رو جذب کنید. بعد از اینکه جای پاتون محکم شد، می‌تونید به‌تدریج قیمت رو افزایش بدید.
    • مزایا: می‌تونه به سرعت باعث شناخته شدن برند و محصولتون بشه. موانع ورود رو برای رقبای جدید سخت‌تر می‌کنه. وفاداری اولیه مشتری رو ایجاد می‌کنه.
    • معایب: ممکنه سود اولیه خیلی کم باشه یا حتی ضرر کنید. اگه مشتری‌ها فقط به خاطر قیمت پایین شما رو انتخاب کرده باشن، با افزایش قیمت ممکنه از دستشون بدید. ممکنه تصویر برندتون به عنوان یه برند ارزون‌قیمت شکل بگیره.
    • کی خوبه؟ وقتی وارد یه بازار بزرگ با پتانسیل رشد بالا میشید، محصولتون خیلی با رقبا فرق نداره، و مشتری‌ها به قیمت خیلی حساسن. شرکت‌های تولیدکننده کالاهای تندمصرف (FMCG) گاهی از این روش استفاده می‌کنن.

       

  • قیمت‌گذاری گزاف (Price Skimming یا Cream Skimming):
    • چی هست؟ دقیقاً برعکس قیمت‌گذاری نفوذی. شما محصول جدید و نوآورانه خودتون رو با یه قیمت خیلی بالا وارد بازار می‌کنید. هدف اینه که از مشتریانی که حاضرن برای جدید بودن و خاص بودن پول زیادی بدن (Early Adopters)، بیشترین سود رو کسب کنید. بعداً با ورود رقبا یا قدیمی شدن محصول، به‌تدریج قیمت رو کاهش میدید.
    • مزایا: سودآوری اولیه بالایی داره و می‌تونه هزینه‌های تحقیق و توسعه رو سریع برگردونه. تصویر برندتون رو به عنوان یه برند لوکس و پیشرو تثبیت می‌کنه.
    • معایب: فقط برای محصولات واقعاً جدید و متمایز جواب میده. اگه محصولتون اونقدرها هم خاص نباشه، مشتری‌ها سراغش نمیان. قیمت بالا ممکنه باعث بشه رقبا سریع‌تر وارد بازار بشن.
    • کی خوبه؟ برای محصولات تکنولوژی جدید (مثل گوشی‌های پرچم‌دار در زمان عرضه اولیه)، محصولات مد خاص، یا هر محصولی که مزیت رقابتی قابل توجهی داره و بخشی از مشتریان حاضرن براش هزینه بالایی پرداخت کنن.

       

  • قیمت‌گذاری مناقصه‌ای (Sealed-Bid Pricing):
    • چی هست؟ بیشتر در پروژه‌ها و قراردادهای بزرگ دولتی یا خصوصی کاربرد داره. شرکت‌ها قیمت پیشنهادی خودشون رو به صورت محرمانه ارائه میدن و معمولاً پایین‌ترین قیمت (یا بهترین پیشنهاد با در نظر گرفتن سایر شرایط) برنده میشه.
    • مزایا: فرآیند شفافی برای انتخاب پیمانکار یا فروشنده ایجاد می‌کنه.
    • معایب: تمرکز اصلی روی قیمته و ممکنه کیفیت فدا بشه. شرکت‌ها برای برنده شدن ممکنه قیمت‌های خیلی پایینی پیشنهاد بدن که سودآوری رو به خطر بندازه.
    • کی خوبه؟ برای پروژه‌های ساختمانی، تأمین تجهیزات بزرگ، و قراردادهای خدماتی عمده.

       

 استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن
 استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن

۳. روش‌های قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش (Value-Based Pricing)

این دسته از روش‌ها، مشتری‌محورترین نوع قیمت‌گذاری هستن. اینجا دیگه فقط به هزینه‌ها یا قیمت رقبا نگاه نمی‌کنید، بلکه سعی می‌کنید بفهمید محصول یا خدمت شما چه ارزشی برای مشتری ایجاد می‌کنه و مشتری حاضر به پرداخت چه مبلغی برای اون ارزشه. این روش‌ها معمولاً پیچیده‌ترن اما می‌تونن منجر به سودآوری بسیار بالاتری بشن.

  • قیمت‌گذاری بر اساس ارزش درک شده (Perceived Value Pricing):
    • چی هست؟ شما قیمت رو بر اساس ارزشی که مشتری برای محصول یا خدمت شما قائله، تعیین می‌کنید، نه بر اساس هزینه تمام شده اون. این ارزش می‌تونه شامل کیفیت، برند، راحتی، صرفه‌جویی در زمان، خدمات پس از فروش، تجربه کاربری و خیلی چیزای دیگه باشه.
    • مزایا: می‌تونه منجر به حاشیه سود بالاتری بشه. وفاداری مشتری رو افزایش میده چون مشتری احساس می‌کنه پولش رو برای چیزی پرداخت کرده که واقعاً براش ارزش داره.
    • معایب: اندازه‌گیری ارزش درک شده برای مشتری سخته و نیاز به تحقیقات بازار دقیقی داره. اگه نتونید ارزش محصولتون رو به خوبی به مشتری منتقل کنید، این روش شکست می‌خوره.
    • کی خوبه؟ برای محصولاتی که مزایای غیرملموس زیادی دارن (مثل برندهای لوکس، نرم‌افزارهای تخصصی، خدمات مشاوره‌ای). شرکت‌هایی مثل اپل بخش زیادی از موفقیتشون رو مدیون این نوع قیمت‌گذاری هستن.

       

  • قیمت‌گذاری ارزش افزوده (Value-Added Pricing):
    • چی هست؟ به جای کاهش قیمت برای رقابت، شما ویژگی‌ها و خدمات ارزش افزوده‌ای به محصولتون اضافه می‌کنید تا بتونید قیمت بالاتری رو توجیه کنید. یعنی به مشتری نشون میدید که با پرداخت بیشتر، چیزهای بیشتری هم به دست میاره.
    • مزایا: به شما اجازه میده بدون درگیر شدن تو جنگ قیمتی، خودتون رو از رقبا متمایز کنید. وفاداری مشتری رو تقویت می‌کنه.
    • معایب: هزینه‌های ارائه این خدمات ارزش افزوده می‌تونه بالا باشه. باید مطمئن بشید که این خدمات واقعاً برای مشتری ارزشمند هستن.
    • کی خوبه؟ برای کسب‌وکارهایی که می‌تونن خدمات پس از فروش عالی، گارانتی‌های طولانی‌مدت، آموزش رایگان، یا ویژگی‌های منحصربه‌فردی ارائه بدن.

       

سایر استراتژی‌های قیمت‌گذاری مهم و کاربردی

علاوه بر سه دسته اصلی بالا، یه سری استراتژی و تکنیک دیگه هم وجود دارن که می‌تونن به صورت ترکیبی یا مستقل استفاده بشن:

  • قیمت‌گذاری پویا (Dynamic Pricing):
    • چی هست؟ قیمت‌ها بر اساس تقاضا، زمان، موجودی، رفتار مشتری و سایر عوامل بازار به صورت لحظه‌ای و خودکار تغییر می‌کنه. شرکت‌های هواپیمایی، هتل‌ها، و فروشگاه‌های آنلاین بزرگ مثل آمازون از این روش زیاد استفاده می‌کنن.
    • مزایا: می‌تونه سود رو در زمان اوج تقاضا به حداکثر برسونه و در زمان رکود، فروش رو تحریک کنه.
    • معایب: پیاده‌سازیش نیاز به تکنولوژی و تحلیل داده‌های پیچیده داره. اگه مشتری‌ها احساس کنن دارن بازی داده میشن، می‌تونه باعث نارضایتی بشه.
    • کی خوبه؟ برای صنایعی که تقاضا نوسان زیادی داره و موجودی محدوده.

       

  • قیمت‌گذاری فریمیوم (Freemium Pricing):
    • چی هست؟ یه نسخه پایه از محصول یا خدمت به صورت رایگان ارائه میشه، اما برای دسترسی به امکانات پیشرفته‌تر یا حذف محدودیت‌ها، مشتری باید پول پرداخت کنه. خیلی از نرم‌افزارها، اپلیکیشن‌های موبایل و بازی‌ها از این مدل استفاده می‌کنن (مثل اسپاتیفای، دراپ‌باکس).
    • مزایا: راه خیلی خوبی برای جذب تعداد زیادی کاربر اولیه و آشنا کردن اون‌ها با محصولتونه. هزینه بازاریابی رو کاهش میده.
    • معایب: تبدیل کاربران رایگان به کاربران پولی می‌تونه چالش‌برانگیز باشه. باید تعادل خوبی بین امکانات رایگان و پولی برقرار کنید.
    • کی خوبه؟ برای محصولات دیجیتال، نرم‌افزارها، و خدماتی که هزینه ارائه نسخه پایه به کاربر اضافی، خیلی کمه.

       

  • قیمت‌گذاری بالا-پایین (High-Low Pricing):
    • چی هست؟ خرده‌فروش‌ها معمولاً قیمت اولیه محصولاتشون رو بالا تعیین می‌کنن اما به طور منظم تخفیف‌های زیادی روی اون‌ها اعمال می‌کنن (مثلاً "حراج آخر فصل"، "تخفیف ویژه اعضا"). این کار هیجان خرید ایجاد می‌کنه.
    • مزایا: می‌تونه مشتری‌های حساس به تخفیف رو جذب کنه و فروش رو در دوره‌های خاص افزایش بده.
    • معایب: اگه بیش از حد از تخفیف استفاده کنید، مشتری‌ها دیگه حاضر نمیشن قیمت اصلی رو پرداخت کنن. می‌تونه به تصویر برند آسیب بزنه.
    • کی خوبه؟ برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای، فروشگاه‌های لباس، و محصولاتی که چرخه عمر کوتاهی دارن.

       

  • قیمت‌گذاری روزمره پایین (Everyday Low Pricing - EDLP):
    • چی هست؟ به جای تخفیف‌های مقطعی، فروشگاه همیشه قیمت‌های نسبتاً پایینی رو ارائه میده. والمارت یه نمونه معروف از این استراتژیه.
    • مزایا: باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتری میشه چون می‌دونن همیشه قیمت منصفانه‌ای دریافت می‌کنن. هزینه‌های بازاریابی مربوط به تبلیغ تخفیف‌ها رو کاهش میده.
    • معایب: ممکنه هیجان خرید کمتری ایجاد کنه. حاشیه سود روی هر محصول معمولاً پایینه و باید حجم فروش بالایی داشته باشید.
    • کی خوبه؟ برای سوپرمارکت‌های بزرگ و فروشگاه‌هایی که می‌خوان تصویر "همیشه ارزان" رو از خودشون نشون بدن.

       

  • قیمت‌گذاری روانشناختی (Psychological Pricing):
    • چی هست؟ استفاده از ترفندهای روانشناسی برای تأثیرگذاری بر درک مشتری از قیمت. مثلاً قیمت‌گذاری ۹۹۹ تومنی به جای ۱۰۰۰ تومن (بهش میگن قیمت‌گذاری جذاب یا Charm Pricing)، یا ارائه تخفیف به شکل درصد به جای مبلغ ثابت.
    • مزایا: می‌تونه بدون تغییر واقعی در قیمت، فروش رو افزایش بده.
    • معایب: اگه بیش از حد یا به شکل ناشیانه‌ای استفاده بشه، مشتری‌ها متوجه میشن و تأثیرش رو از دست میده.
    • کی خوبه؟ تقریباً برای همه نوع محصول و خدمتی می‌تونه استفاده بشه، به خصوص در خرده‌فروشی.

       

  • قیمت‌گذاری بسته‌ای (Bundle Pricing):
    • چی هست؟ چند محصول یا خدمت رو با هم در یک بسته و با قیمتی کمتر از مجموع قیمت تک‌تک اون‌ها ارائه میدید. مثل منوهای ترکیبی در رستوران‌ها یا بسته‌های نرم‌افزاری.
    • مزایا: می‌تونه ارزش درک شده رو برای مشتری بالا ببره و فروش محصولات کمتر محبوب رو هم افزایش بده.
    • معایب: اگه مشتری‌ها فقط به یکی از محصولات بسته نیاز داشته باشن، ممکنه از خرید منصرف بشن.
    • کی خوبه؟ وقتی محصولاتی دارید که مکمل هم هستن یا می‌خواید مشتری‌ها رو تشویق به خرید بیشتر کنید.

       

  • قیمت‌گذاری جغرافیایی (Geographical Pricing):
    • چی هست؟ قیمت محصول بر اساس موقعیت مکانی مشتری یا هزینه‌های حمل‌ونقل به مناطق مختلف، متفاوت تعیین میشه.
    • مزایا: می‌تونه هزینه‌های توزیع رو پوشش بده.
    • معایب: ممکنه باعث بشه مشتریان در مناطق با قیمت بالاتر، احساس تبعیض کنن.
    • کی خوبه؟ برای کالاهای فیزیکی که هزینه حمل‌ونقل قابل توجهی دارن.

       

استراتژی‌های

 

چطور بهترین روش قیمت‌گذاری رو انتخاب کنیم؟

خب، حالا که با یه عالمه روش قیمت‌گذاری آشنا شدیم، سوال اصلی اینه: کدوم یکی برای کسب‌وکار من مناسب‌تره؟ جواب اینه که "بستگی داره!" هیچ نسخه جادویی وجود نداره. بهترین روش برای شما به عوامل مختلفی بستگی داره، از جمله:

  • نوع محصول یا خدمت شما: آیا محصولتون نوآورانه و خاصه یا یه کالای معمولیه؟ آیا فیزیکیه یا دیجیتال؟
  • هزینه‌هاتون: هزینه‌های تولید، بازاریابی و توزیع شما چقدره؟
  • مشتریان هدف شما: مشتریان شما چقدر به قیمت حساسن؟ چه ارزشی برای محصول شما قائلن؟
  • رقبای شما: رقبای اصلیتون از چه استراتژی‌های قیمتی استفاده می‌کنن؟ بازار چقدر رقابتیه؟
  • اهداف کسب‌وکار شما: آیا هدفتون کسب سهم بازار سریعه، یا حداکثر کردن سود در کوتاه‌مدت، یا ساختن یه برند لوکس؟
  • مرحله چرخه عمر محصول: آیا محصولتون جدیده، در مرحله رشده، به بلوغ رسیده یا در حال افوله؟

     

در استراتژی قیمت گذاری ترکیبی کار کنید!

خیلی وقتا بهترین رویکرد، استفاده ترکیبی از چند روش قیمت‌گذاریه. مثلاً می‌تونید با یه روش مبتنی بر هزینه شروع کنید تا مطمئن بشید ضرر نمی‌کنید، بعد با تحلیل رقبا و ارزش برای مشتری، قیمتتون رو بهینه‌سازی کنید و از تکنیک‌های روانشناختی هم برای جذابیت بیشتر استفاده کنید.

 

آزمایش و بهینه‌سازی مداوم

دنیای کسب‌وکار دائماً در حال تغییره. سلیقه مشتری‌ها، قیمت رقبا، و شرایط اقتصادی عوض میشه. پس هیچ‌وقت نباید فکر کنید که به بهترین قیمت رسیدید و کار تمومه. قیمت‌گذاری یه فرآیند مداومه. باید به طور منظم قیمت‌هاتون رو بررسی کنید، تأثیرشون رو روی فروش و سودآوری تحلیل کنید، و در صورت نیاز اون‌ها رو تغییر بدید. از تست A/B برای مقایسه قیمت‌های مختلف استفاده کنید و ببینید کدوم یکی نتیجه بهتری میده.

 

حرف آخر در مورد قیمت گذاری بازاریابی و فروش 

قیمت‌گذاری یه بازی پیچیده اما فوق‌العاده مهمه. با درک درست از انواع روش‌ها و عواملی که باید در نظر بگیرید، می‌تونید تصمیمی بگیرید که نه تنها سودآوری شما رو تضمین می‌کنه، بلکه به رشد و موفقیت بلندمدت کسب‌وکارتون هم کمک می‌کنه. یادتون باشه که قیمت فقط یه عدد نیست، بلکه یه پیام قدرتمند به مشتریانتونه. پس با دقت و هوشمندی این پیام رو ارسال کنید!

 

نقشه راه آموزش بازاریابی به پیشنهاد دوره‌ ساز:

  1. بازاریابی چیست؟

  2. آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) چیست؟

  3. تقسیم‌ بندی مشتریان اولین قدم برای شناخت واقعی مخاطب

  4. تقسیم ‌بندی پیشرفته مشتریان: کلید طلایی بازاریابی مدرن

  5. استراتژی‌های قیمت‌گذاری انواع، روش‌های آن

 


بازاریابی چیست؟

مقاله قبلی :

بازاریابی چیست؟

  تقسیم ‌بندی پیشرفته مشتریان: کلید طلایی بازاریابی مدرن

: مقاله بعدی

تقسیم ‌بندی پیشرفته مشتریان: کلید طلایی بازاریابی مدرن


ساخت دوره آنلاین

دوره ساز

 زررین پال

تمام حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به دوره‌ساز می‌باشد